سر در گم

 

این روز های حال خوشی ندارم ...   دارم ذره ذره آب میشم دارم  چطور میشه دید کسی که دوستش

داری بیاد از جلوی چشمات رد بشه حتی نگه سلام !!!

ای کاش مشکلات همش عشقی بود ... خیلی چیزای دیگه همه داغونم کرده نمیدونم تا الان با چه

توانی زنده موندم  تنها چیزی که میدونم خدا بهم یه امید داده که هنوز خودمم کشفش نکردم

یه چیزیه ته قلبم باهاش بازی می کنه . میدونم و امیدوارم این روز ها به سر برسه گر چه این روز ها هم

واسه خودش یه خاطره ی خواهد شد ولی حیف که به قیمت جوونیم تموم میشه

نمیتونم از کسی که انقدر میخوامش به راحتی بگذرم . نمیتونم   توقع هم داره که مثله یک احمق

باشم و همه چیز رو فراموش کنم .

قسمت

 

 

خدایا قسمت من چیه  ؟ خدایا باور کنم یعنی ؟ یعنی این رویا نیست این خواب نیست ؟

من کجایی این دنیاتم کجاش ؟

بغض خیلی وقته گلومو گرفته دارم میترکم . کمکم کن اگه دوستم داری اگه نه که هیچ

اسمشو تقدیر نزار

 

 

اسمشو تقدیر نزار جدایی تقصیر تو بود

همیشه یکی کم میاره این دفعه نوبت تو بود

اگه دوباره دیدمت شرمنده از خودت نباش

زندگی اینه عزیزم یکی میره یکی میاد

واسه همینه بعد تو به کسی دل ندادم

آره به قول تو من یه احمق سادم

زود باورم میشه وقتی هر کی هر چی میگه

تو ولی بدون میگذره این روزا یه روزی

که تقاص قلب خرد منو یه روزی پس میدی یه جوری که

دنبالم میگردی اما منو نمی بینی دیگه

میخوای از نو شروع کنی ولی من توی قله هام دیگه

متاسفم عزیزم نمی تونی

تقدیم به یه بی وفا

 

 

دارم از تو دور میشم... داره تنها میشه قلبم

.. میدونم نبودن تو جونم. میگره کم کم ... چیزی از تنم نمونده... بعد دل شکستن تو.

. یه اتاق ساکت .و سرد.. منو فکر رفتن تو.. دوست دارم ...

 دوست دارم هنوز عشق منی... میدونی منو از یاد میبری..

 بهونه ی نفس کشیدنم تویی.. دوست دارم تو قلب من فقط تویی

خدا نگهدار

 

 

 

دیگه باید برم ... دبشب اومدو گفت .. ما به درد هم نمی خوریم ..گفت عکسامو پاک کن ....

 

منم گفتم پاک نمیکنم تا هر موقع میبینم عکساتو نفرینت کنم چون دلمو شکوندی....

 

خدا حافظ وب .. خدا حافظ مهتاب .... خدا حافظ دنیا

زجر

این همه غربت این همه ذلت برای دیدنه چشمای قشنگت

این همه عشق این همه شوق برای نوشتن اسم نازت

منتظرم منتظره یه معجزه برا این دله صاب مرده

منتظرم منتظره یه نگاهه مهربونش برا این همه دردای کشیده

 

شد چهار ماه مهتاب خانم . یادت باشه ! خداییش من اینقدر زجرت دادم که با من اینجوری میکنی اگه دادم

باشه حقمه اگه نه لا اقل بگو چرا چرا چرا ؟

مشکل داری باشه درست ولی منم کم مشکل ندارما . ولی یادته که بازم در همه حال یادت بودم و

هستم |؟

به هر حال بازم میگم دوست دارم ولی کو گوشه شنوا .

سکوت پاییز

 

 

 

هر شبم پر از تنهایی .. پر از امید که فردا مبینمش ولی نه انگار همش رویاست یه خوابه یه خیال

دیگه کم کم داره  تشنم میشه .تشنه یه جرعه محبتش عشقش  فکر کنم خودشم  همین رو میخواد

که تشنه و تشنه تر بشم ...

هزار بار دوست دارم  کاش بفهمی

 

 

کی میتونه مثل من عاشقت باشه ؟

اگه خاطره هام یادم میارن
تو رو
لااقل از تو خاطره هام نرو
کی مثل من
واسه تو
قلب شکستش میزنه
آخه کی
واسه تو
مثله منه؟

عزیزه دلم نمیدونم چرا این روزا نامه هات بوی خداحافظی میده چرا چرا چرا ؟

سکوت

 

 

 

خوب اگه دیر آپ میشم ببخشید  آخه یه نفر گفته ساکت باش حرف نزن چون این وبلاگ هم مربوط به ایشونه تا مدتی خفه میشم

خوب و خوش باشین

شک



هر شب تا صبح بیدارم تا که بیاد تا فقط برا ۱ دقیقه صحبت کنیم تا مرهمی باشه

برا این دل عاشق  ..

ولی میدونید همون ۱ دقیقه چی میشه یه حرفی میزنه که آدم ... چی بگم والا .

  همش بهانه  یه روز یه چیز میگه فردا یه چیزه دیگه 


خیلی بامزست اون موقعه که براش هی آفلاین میذاشتم محل نمیذاشت

الان که نمیزارم طعنه میزنه

 میگه معلومه چقدر دوستم داری اصلا برام آف نذاشتی ..

اخه من چی بگم ... من  نخواستم اذیتت کنم من نمیخواستم باری روی دوشت باشم  

همیشه  خواستم خودت تصمیم نهایی رو بگیری ولی .... 

 اینهمه باهاش صادق بودم آخرشم بر میگرده میگه من هنوز شک دارم بهت ..

به خدا دیوونه شدم

ولی بازم میگمو گفتم دوست دارم  بفهم اینو لطفا ..یکم هم تو منو درک کن 



معجزه


158

گریه کنم یا نکنم ؟


۳ ماه انتظار در آخر یک آفلاین کوتاه نصیبم شد :  سلام . من الان مشهد هستم ۲ ماه هست اومدم  .

 آقا محسن من رو حلال کن . بای !


اولا : من انقدر دوست دارم عاشقتم که اصلا معنی حرف حلالم کنت رو نفهمیدم 


دوما : جای شکرش باقیه که مشهد هستی  ! به تو که هر چی گفتم دوست دارم تو کتت نرفت  بلکه به

 آقا امام رضا توسل کنم شاید یه ذره دلت برحم بیاد


سوما : التماس دعا مهتاب جان  ..شب ها را به امید دیدن مهتاب بیدارمو روز ها خواب.  گویا آفتاب 

هم از من قهر کرده ! یعنی مهتاب بس نبود ؟ 


با این سوال بی جواب پناه به آینه می برم 

خداییش

♥ ♥ ♥ ♥ ♥ ♥ 

خداييش اينطوي بود حال و روزم 

خداييش حقمه اگه بسوزم ؟

من و از دست حرفات خسته کردي 

خداييش بد من و وابسته کردي

آخه تو مشکل رو مي دونستي 

خداييش تو مي خواستي مي تونستي

جواب مهربونيم و ندادي

نگو نه قدرمو نمي دونستي 

من و از دست حرفات خسته کردي 

خداييش بد من و وابسته کردي

جوانيم و ازم راحت ربودي 

خداييش اون که مي گفتي نبودي 

انصافا تو رفاقت کم گذاشتي 

من عاشق رو اصلا دوست نداشتي 

دل تنهام که رسما بود با تو 

خداييش مشکل از من بود يا تو 

حالا که رفتي و از من جدايي

سوالم اينه حقم بود خدايي ؟

خداييش حقمه تو اوج دردم

پيشم باشي و دنبالت بگردم ?

برای اخرین بار


دریاب مرا



خدایا احساساتم رو درک کن ...من نه بنده ی خوبی نیستم آری ولی تو که خدایی و ارحم و راحمین مرا دریاب ....مگر نه اینکه دلی داده ای که عاشق شویم پس چرا میرانی او را از ما چرا ؟ 


خیلی دلم گرفته این روزا نمیدونم چی شد چرا یک دفعه رفت بی خبر بی خداحافظی ؟!  باشد مشکل از منه ولی تو که خوبی تو که ماهی تو که مهتابی  چرا بر من نمی تابی چرا ؟

یه دنیا دلم گرفته